عاشقانه

سلام دوستان ازنظراتتون ممنون یه وبلاگ جدید ساختم باعنوان(تنهاترین)خوشحال میشم به وب جدیدم سری بزنید.این وبلاگ دیگه اپ نمیشه ادرس وب رو براتون مینویسم.

www.saraytanha.loxblog.com


 

نوشته شده توسط مریم در پنج شنبه 1 تير 1391برچسب:,

ساعت 12:39 موضوع <-PostCategory-> | لینک ثابت


ساده می گویم عزیزم دل بریدن ساده نیست
چشمهای مهربانت را ندیدن ساده نیست

از زمان رفتنت خورشید را گم کرده ام
ناله های ابر را هر شب شنیدن ساده نیست

 


 

نوشته شده توسط مریم در چهار شنبه 13 ارديبهشت 1391برچسب:,

ساعت 19:38 موضوع <-PostCategory-> | لینک ثابت


شیشه دل را شکستن احتیاجش سنگ نیست این دل با نگاهی سرد پرپر می شود با
خودم عهد بستم بار دیگر که تورا دیدم ... بگویم از تو دلگیرم ولی باز تو
را دیدم و گفتم : بی تو میمیرم


 

نوشته شده توسط مریم در چهار شنبه 13 ارديبهشت 1391برچسب:,

ساعت 19:37 موضوع <-PostCategory-> | لینک ثابت


می دونی دل عاشق در مقابل دل معشوق بی دل ، مثل چیه ؟
دل عاشق مثل یه لامپ مهتابی سوخته است .
دلتو می اندازی زمین . جلوی پای دلبرت . می بینتش . سفیدی و پاکیشو . میبینه چقدر ظریفه. می بینه که فقط واسه اونه که می تپه .
فکر میکنین معشوق بی دل چی کار می کنه ؟
میاد جلو . جلو و جلوتر . به دل عاشقش نگاه می کنه . یه قدم جلوتر میذاره .
پاشو میذاره روش . فشارش می ده و با نهایت خونسردی به صدای خرد شدن دل عاشقش گوش می ده .
می دونید فرق دل عاشق با اون لامپ مهتابی چیه ؟
دل عاشق میشکنه ، خرد می شه . نابود میشه . ولی آسیبی به پای معشوق بی دل نمی رسونه . پاشو نمی بره و زخمی نمی کنه . بلکه به کف پاهای قاتلش بوسه می زنه.


 

نوشته شده توسط مریم در چهار شنبه 13 ارديبهشت 1391برچسب:,

ساعت 19:35 موضوع <-PostCategory-> | لینک ثابت


برای تو مینویسم که بودنت بهار و نبودنت خزانی سرد است

تویی که تصویر حضور سینه بی رنگ کاغذم را

نقش سرخ عشق میزنند

در کویر قلبم از تو برای تو مینویسم

ای همیشه ماندگار


 

نوشته شده توسط مریم در چهار شنبه 13 ارديبهشت 1391برچسب:,

ساعت 19:32 موضوع <-PostCategory-> | لینک ثابت


بزن باران

سوختم باران بزن شاید تو خاموشم کنی 


شاید امشب سوزش این زخم ها را کم کنی


آه باران من سراپای وجودم آتش است…


پس بزن باران بزن شاید تو خاموشم کنی….. 

 


 

نوشته شده توسط مریم در سه شنبه 29 فروردين 1391برچسب:باران,سوختم,عکس,,

ساعت 21:11 موضوع <-PostCategory-> | لینک ثابت


سخت تر از تنهایی...

باید باور کنیم
تنهایی
تلخ‌ترین بلای بودن نیست،
چیزهای بدتری هم هست،
روزهای خسته‌ای
که در خلوت خانه پیر می‌شوی…
و سال‌هایی
که ثانیه به ثانیه از سر گذشته است.
تازه
تازه پی می‌بریم
که تنهایی
تلخ‌ترین بلای بودن نیست،
 چیزهای بدتری هم هست


 

نوشته شده توسط مریم در سه شنبه 29 فروردين 1391برچسب:تنها,تنهایی,عاشقانه ها,عکس,سختی,,

ساعت 21:8 موضوع <-PostCategory-> | لینک ثابت


دلتنگـی، پیچیــده نیســت


یک دل...


یک آسمان...


یــک بغــض...


و آرزوهــای تـَـرک خـورده!


به همین ســادگـی… 

 


 

نوشته شده توسط مریم در سه شنبه 29 فروردين 1391برچسب:,

ساعت 21:7 موضوع <-PostCategory-> | لینک ثابت


دوست داشتن،

صدای چرخاندن کلید است در قفل.

عشق،

باز نشدن آن.

کاری که ما بلدیم اما...

باز کردن در است

با لگد... 


 

نوشته شده توسط مریم در سه شنبه 29 فروردين 1391برچسب:کلید,قفل,عاشقانه ها,تنهایی,عکس,

ساعت 21:2 موضوع <-PostCategory-> | لینک ثابت


داستان عاشقانه

پسر به دختر گفت اگه یه روزی به قلب احتیاج داشته باشی اولین نفری هستم که میام تا قلبمو با تمام وجودم تقدیمت کنم.دختر لبخندی زد و گفت ممنونم.تا اینکه یک روز اون اتفاق افتاد..حال دختر خوب نبود..نیاز فوری به قلب داشت..از پسر خبری نبود..دختر با خودش میگفت :میدونی که من هیچوقت نمیذاشتم تو قلبتو به من بدی و به خاطر من خودتو فدا کنی..ولی این بود اون حرفات..حتی برای دیدنم هم نیومدی…شاید من دیگه هیچوقت زنده نباشم.. آرام گریست و دیگر چیزی نفهمید

چشمانش را باز کرد..دکتر بالای سرش بود.به دکتر گفت چه اتفاقی افتاده؟دکتر گفت نگران نباشید پیوند قلبتون با موفقیت انجام شده.شما باید استراحت کنید..درضمن این نامه برای شماست..!
دختر نامه رو برداشت.اثری از اسم روی پاکت دیده نمیشد. بازش کرد و درون آن چنین نوشته شده بود:سلام عزیزم.الان که این نامه رو میخونی من در قلب
تو زنده ام.از دستم ناراحت نباش که بهت سر نزدم چون میدونستم اگهبیام هرگز نمیذاری که قلبمو بهت بدم..پس نیومدم تا بتونم این کارو انجام بدم..امیدوارم عملت موفقیت آمیز باشه.(عاشقتم تا بینهایت)

 


 

نوشته شده توسط مریم در شنبه 26 فروردين 1391برچسب:,

ساعت 23:39 موضوع <-PostCategory-> | لینک ثابت


صفحه قبل 1 2 صفحه بعد